معنی فلز ارزنده

حل جدول

فلز ارزنده

زر

طلا


فلز ارزنده صنعتی

مس


ارزنده

باارزش، شایسته، سزاوار

گرانمایه

نفیس


ارزنده بودن

نفاست

لغت نامه دهخدا

ارزنده

ارزنده. [اَ زَ دَ / دِ] (نف) که ارزد. دارای ارزش:
اندر بن شوراب زبهر چه نهاده ست
چندین گهر و لولو ارزنده ٔ زیبا.
ناصرخسرو.
منده ٔ من نگار صوفی طبع
آن بصد جان صافی ارزنده.
سوزنی.
|| دارای اعتبار: این سند ارزنده است، یعنی اعتبار دارد.


فلز

فلز. [ف ِ ل َزز / ف ُ ل ُزز] (ع اِ) فِلِزّ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به فِلِزّ شود.

نام های ایرانی

ارزنده

دخترانه، محترم، دارای احترام

فرهنگ معین

ارزنده

باارزش، شایسته، سزاوار. [خوانش: (اَ زَ دِ) (ص فا.)]

فرهنگ عمید

ارزنده

ارزش‌دار، بهادار، دارای ارزش،
محترم،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ارزنده

ارزشمند، بهادار، پربها، گرانبها، نفیس، شایسته، لایق، معتبر،
(متضاد) رخیص، کم‌بها

فرهنگ فارسی هوشیار

ارزنده

دارای ارزش

واژه پیشنهادی

قلم ارزنده

خودنویس

معادل ابجد

فلز ارزنده

384

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری